چقدر بدم میاد
ارسال شده توسط در 87/1/5:: 12:28 صبحبه نام خدا
در مورد چی بنویسم؟ از کجا بنویسم؟ انگار مجبورم کردن به نوشتن! باید بنویسم !
خیلی دلم گرفته ... اصلا حوصله هیج چیز و هیچ کس رو ندارم . تو جمع ام اما نیستم ! راستش نمی خواهم این دل گرفتگی رو هی به خودم تلقین کنم و بیشتر دلم بگیره. بدم میاد از این سوسول بازی ها !!! پس سعی میکنم آرامش خودم را حفظ کنم و به دلم و به شیطان کمتر فرصت بدم . شیطانی که این جور موقع ها از کوچکترین غفلت ها و سستی ها و ضعفها و کم ظرفیتی هام استفاده میکنه و وجود مبارک من رو! می رسونه به جایی که نباید!
یه چیزی بگم؟
وقتایی که دلم می گیره ، خیلی می ترسم ، اونقدر که احساس میکنم نماز آیات واجب میشه! اونقدر که به دنبال یه راه فوتی فوری برای فرار از دل تنگی میگردم. آخه بیشتر دل تنگی ها اگه به طور مداوم تکرار بشه ، نتایج بدی به دنبال داره . شاید یکی از نتایج بدش ناامیدی باشه و من خیلی می ترسم که گرفتارش بشم.
البته اینم هست که هم دلتنگی ها بد نیست و حتی برعکس ..
شما چی تا حالا برخورد داشتین با دلتنگی ؟!
قطعا بوده لجظه هایی که دلتون گرفته ... حالا هر دلتنگی ای .. چه از نوع مثبتش چه از نوع منفی اش!
این جور موقع ها برای دور بودن از آفت هاش، چی کار می کنین ؟! شما هم فرار می کنین یا می ایستین و مرد و مردونه می جنگین؟!
اگه راه حلتون مناسب بوده و قبلا تست شده و جواب داده، بقیه رو هم در جریان بذارید! اجرکم عندالله!
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یکی از بهترین راهها ، همون طور که اکثرا قبولش داریم ،خوندن قران ،با معنی و تفکر هست.منم باید بیشتر به این موضوع توجه کنم.