گم شده ام
ارسال شده توسط در 87/12/8:: 12:30 صبحبه نام خدا
چقدر دلم می خواهد بنویسم از همه آن چیزهایی که به من نیرو می دهند و از همه آن چیزهایی که از من نیرو می گیرند! دیگر اینجا نیز محرم نیست... از اول هم نبوده... بعد از این هم نخواهد بود!... نمی دانم شاید کمی بی انصافی میکنم ولی هر چه فکر میکنم می بینم نه اینجا و نه آدم هایش هیچ کدام محرم نیستند... نه محرم اند نه مرهم! پس چرا می نویسم؟ خدا می داند! بعد از این هم، خواهم نوشت و باز این خداست که میداند چرا!
گم شده ام ؛ میان حق و باطل، یقین و تردید، خوب بودن و بد بودن، دوست داشتن و تنفر ورزیدن، امید و یأس...و چقدر سخت است که میان این همه، گم شوی، آن هم بی هیچ توشه ای!
کلمات کلیدی :
نظر